حرکت جالب نوژا جونی مامان
عزیزم امشب کلی بازی کردیم خیلی هم باهم خندیدیم.انگشت شصتتو از حرص گاز گرفتی بعدش صدای بوس رو در میاری و میاری جلوی چشممم که یعنی بوسش کن.اینقدر خندیدم که نگو کلی حال کردم با این حرکتت عسلم.خیلی قشنگ و واضح کلمه ی دالی رو میگی وکلی با هم دالی بازی کردیم .امروز 3 تا کتاب خریدم.اما فقط یکیشون مال شماست .از سری کتابهای نی نی کتاب به اسم غذا ها جورواجورند.البته هنوز ارتباط لازمو باهاش پیدا نکردی.2 تا کتاب دیگه مال خودمه.با عنوانهای مادر کافی که خیلی دوست داشتم حتما این کتابو بخونم و140 بازی فکری .که فقط وقت کردم 140 بازی رو یه نگاهی بهش کنم .جالب بود وبامزه.البته فکر میکنم یکسری بازیهاش رو من جلو جلو با شما کار کردم.ولی در کل کتاب خوبی بنظر میومد.هر چی کتاب داشته باشم بازم کمه.امیدوارم شما هم مثل من عاشق کتاب وکتاب خریدن باشی.مامانی میگه من که همسن شما بودم همیشه یک ورق وخودکار دستم بود وخط خطی میکردم .اسم منو گذاشته بودن کاتب بنویس.جالبه نه ؟کلی سوژه ی همه شده بودم با این کارم. قربونت برم که میخوای مثل مامانت عاشق نوشتن وخوندن بشی.