نوژانوژا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره

برای نوژاجونم

سرنوشت کارتونهایی که میدیدیم چی شد؟

1391/9/26 8:41
نویسنده : مامان حسنیه
509 بازدید
اشتراک گذاری
 عزیزم اینها کارتونهای دوران کودکی هامه که میدیدیم .البته همه شو یادم نمیاد ولی این ایمیل جالب برام اومدو حیفم اومد که برات نزارم .کارتونهای زمان ما کجا وکارتونهای زمان شما کجا؟ببینین ولذت ببر .این ایمیل منو برد به خاطرات زمان کودکیم.


آقای سکسکه عمل کرده، می‌ره سر کار و میاد و زندگی‌شو می‌کنه!


الفی دیگه از هیچی نمی‌‌ترسه!


آلیس شوهر کرده، دو تا بچه داره و یه زندگی حقیر توی یه آپارتمان 50 متری ساده.


آن‌شرلی آرایش‌گر معروفی شده و توی جردن و چند تا محله‌ی بالای شهر شعبه زده و حسابی جیب مردم رو خالی می‌کنه به اسم گریم و رنگ موهای عالی …


ای‌کیوسان کراکی شده و مخش تعطیل تعطیله!


بامزی یه خرس بزرگ شد و شکارش کردن!… شلمان هنوز هم خوابه!


پت پست‌چی بازنشسته شده و الان تو خونه‌ی سال‌مندان منتظر مرگشه!


بنر رو یادته؟ پوستشو توی خیابون منوچهری ۳۰۰۰۰ تومن ‌فروختن!


بالتازار و زبل‌خان آلزایمر گرفتن.

دامبو، پلنگ صورتی، پسر شجاع، خانوم کوچولو، گوریل انگوری، شیپورچی، یوگی و دوستاش همه توی یه سیرک بزرگن!



تام سایر حسابی باکلاس شده و موهاشو مدل جوجه‌تیغی درست می‌کنه!


تام و جری دو تا دوست صمیمی شدن!


تن‌تن توی یه روزنامه خبرنگار بود، الان تو یه شرکت تبلیغاتی داره فعالیت میکنه!


جیمبو رو از رده خارج کردن و بعد اجاره دادندش به ایران ایر !!


چوبین خیلی وقته که مادرش رو پیدا کرده و دنبال یه وامه تا ازدواج کنه!


حنا خانوم دکتر شده، مادرش هم از آلمان برگشته کنارش!


خپل رو از باغ گل‌ها انداختنش بیرون, اون‌جا یه برج ١٠٠٠ طبقه ساختن! (چند روز پیش کنار یه سطل آشغال دیدمش – خیلی لاغر شده!)


خانواده‌ی دکتر ارنست همسایه مونن، هر سه تا بچه‌اش رفتن خارج، همسر دکترخیلی مریضه!


رابین‌هود رو توی اسلام‌شهر گرفتنش – به جرم شرارت!- هفته‌ی دیگه اعدامش می‌کنن!


سوباسو و کاکرو قهرمان جهان شدن، خب که چی؟!


کایوت، بالاخره ردرانر رو گرفت ولی از شانس بدش آنفولانزای مرغی گرفت و مرد!


هیچ‌کی نفهمید گالیور عاشق فلرتیشیاست!


لوک خوش‌شانس طی یه بدشانسی، اشتباهی تو یه صحنه قتل دستگیر شد و نتونست خودشو تبرئه کنه و الان هم سلولی دالتون ها شده!


مارکو پولو تو میدون راه‌آهن یه باقالی فروشی زده ، می‌گن کارش خیلی گرفته!


گربه‌سگ عمل کردن و جدا شدن!

ملوان زبل الان دیگه یه دزد دریایی معرف شده در خلیج عدن!


آقای پتی‌بل تو میدون شوش یه بنک‌دار کله‌گنده‌س!


معاون کلانتر از یه بانک اختلاس کرد و فرار کرد رفت خارج !



آقاي نجار هم الان به جرم قطع غیرمجاز درختان تحت تعقیبه و وروجک هم قایم شده!


پت و مت دکترای مهندسی عمران گرفتند و الان جزو هیئت علمی دانشگاهند!
 

 
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان روژینا
26 آذر 91 9:50
آخی با اینکه خیلی قشنگ بود ولی خیلی دلم گرفت


چرا عزيزم؟
آناهیتا مامانیه آرمیتا
26 آذر 91 10:04
وااااای کلی ذوقیدم خیلی دوسشون دارم واقعاکارتونهای زمان مالذت بخش تربودالان دیگه انقدرواقعی به نظرمیادکه ازدنیای کودکانه دوره همشم تخیلی ان!
من عااااشق بنربودم والفی
نوژاگلمو ببوس
اینم برای مامانیه مهربون


منم مثل شما كلي ذوق كردم عزيزم.آرميتا جونموحسابي ببوس
هیراد و عمه لیلاش
26 آذر 91 11:40
سلام به دوست جونی عزیزم یه خواهش کوچولو از شما دارم من در مسابقه سوگواره محرم اتلیه سها شرکت کردم لطفا به وبلاگم بیایید ادرس مسابقه لینک در قسمت پست ثابت میباشد قول میدم ٣٠ ثانیه بیشتر از وقت نازنینتونو نگیره منتظرکمکتون هستم راستی اگر قبلا به کوچولوی دیگه ای رای دادید میتونید دوباره برید و به هیراد جون رای بدید
مامانی روژینا
26 آذر 91 19:07
اخی یادش بخیر خیلی این پست برام جالب بود مرسی
مامان ونداد گلی
27 آذر 91 16:31
چقدر عاشقشونم. نمیدونی دوست دارم دوباره از اول همه رو ببینم مرسی برای این کار قشنگت دختر خوشگلت رو ببوس
ني ني آينده
28 آذر 91 11:53
قشنگ بود ولی خیلی دلم گرفت