راه رفتن دخترم نوژاوکادوهای روز دختر
سلام گل خانم .بالاخره دیشب یعنی درتاریخ١٣٩١.٠٦.٢٧ تونستی بطورمستقل وبدون کمک ازوسیل اطراف اززمین بلند شی.ووووووووووووواااااااااااااااااااااااااااااایییییییییییییییییییییییی نمیدونی که چقدرذوق کردم.خونه مامان اینا بودیمو مامان تولدش بود همونجا خودت اززمین بلن شدی وراه رفتی ماهمگی برات دست زدیمو شما هم پشت سرهم دست میزدی و میگفتی:ددددددددسسسسسس.الهی من فدات بشم بااون راه رفتنت که هنوز هم آنچنان مسلط نیستی اما همینکه خودت دیگه بدون کمک می ایستی کلی خوشحالمون کرد.عزیزم نمیدونم شماهم وقتی بزرگ شدی وداری مطالبو میخونی میتونی بفهمی که من چقدر ذوق زده شده بودم یا نه؟ امیدوارم اون موقع حال الانمونو درک کنی .همه ی پدرهاومادرها باکوچکترین حرکت وپیشرفت بچه هاشون اینقدرذوق میکنن و بعضی هاشون مثله من دل نازک اشک توچشماشون جمع میشه.امشب بمناسبت روز دخترکلی برات اسباب بازی خریدم .شب هم بابایی برات یه لب تاپ اسباب بازی که هم حروف فارسی وهم حروف انگلیسی رومیگه بایکسری ازکلمات رو خرید.خیلی خوشحال شده بودی .من وبابایی هم شادبودنت شادمیشیم.حالا عکساشم برات میزارم.عزیزم فردابرات وقت گرفتم که ببرمت چکاپ.الان چندماهی میشدکه ازاین امرمهم غفلت کرده بودم.خیلی ناراحتم اما این کم کاری هم بخاطر مشغله ی کاری بوده که بهدازظرها دیر ازسرکارمیام خونه .ببخش خانمم.ایشاله درموردچکاپت هم اگروقت بشه برات مینویسم.بازم میگم که من وبابایی عاشقتیم.