نوژانوژا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره

برای نوژاجونم

خریدمامی واسه نوژا جونی

1391/6/12 1:04
نویسنده : مامان حسنیه
483 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخملک نازم.بالاخره تعطیلات مامی تموم شدوفردابایدبره سرکار.تواین چندروزکه بمن خیلی خوش گذشت .هیچ وقت اینطوری فرصت نشده بودکه درکنارهم بدون دغدغه کارواسترس وخستگی باشیم.بلطف این تعطیلات تونستیم بعدازچندماه خونه عمه جونی بریم.بعدازظهرهاهم طبق برنامه ی همیشگی سواربرمرکب ازاین طرف پارکینگ به اون طرف پارکینگ میرفتیمو حسابی خوش میگذروندیم .تواین پارکینگ روی نوه یکی ازهمسایه ها اتفاقا روزتولدشما بدنیااومده بود اسمش محمدطاها بودپسرنازی بود.مامانش میگفت تازه داره دندون درمیاره و١ماه که ٤دست وپا میره.خلاصه یه مقداری تبادل اطلاعات کردیم.شباهم خسته میشدی ودوروبرساعت ١٠:٣٠ دیگه میخوابیدی.

آموزگارخوبم تواین چندروزاحساس کردم خیلی بهم وابسته شدیم .خیلی عاشقانه ترازقبل خودتومینداختی بغلم.اصلا نمی تونم این حسو برات تعریف کنم یااینکه به چیزی تشبیه کنم .دوست دارم وقتی بزرگ شدی خودت این پستوخوندی یه تعریفی برام ازاین حس داشته باشی.

امروزبعدازظهرباخاله هنگامه ومامانی رفتیم فروشگاه پروما برای خرید.خاله هلاله بهم گفته بودکه اسباب بازیهای فکریه خوبی داره.برات ٢تا اسباب بازی فکری خریدم  توپستای بعدعکسشوبرات میزارم بادکنک یه بسته ی٥٠تایی برات خریدم.اینقدر واسه بادکنک ذوق کردی که نگو.عاشق بادکنکی.البته بابایی سعی می کنه که خیلی زیادبادشون نکنه که وقتی ترکیدبترسی.الانم خوابیدی .منم بایداستراحت کنم که فردا سرحال برم سرکار.دوست دارم دخترگوگولیه مامان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

سپیده
12 شهریور 91 13:58
سلام. مسابقه شماره 3 شروع شد. دوست داشتید دختر گلتونو شرکت بدید. http://koodakeman91.niniweblog.com/
خاله سنا
16 شهریور 91 20:21
عزیزمـ