نوژانوژا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

برای نوژاجونم

دل نوشته ی عمه جون برای نوژاجونی

1391/3/4 9:30
نویسنده : مامان حسنیه
469 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق عمه خیلی وقت  میخام برات بنویسم که خیلی عزیزی صبحها که از خواب بیدار میشی با اون چشمای قشنگت بهم نگاه میکنی و میخندی تمام انرزی های مثبت دنیا تو وجودم جمع میشه میخام بیام بغلت کنم باباجونیت نمیزاره میگه دست نزن بچمو خواب الو بد خواب میشه خلاصه ی بوست میکنم میرم سر کار تا شب کلی دلم تنگ میشه تو راه برگشتن به خونه خدا خدا میکنم بیدار باشی بیام بغلت کنم باهات بازی کنم نمیدونم چقدر دوست دارم وقتی بغلت میکنم با تمام وجود احساس خوشبختی میکنم و از خدا میخام ارزوی تمام ارزومندهای که در حسرت جواهری مثل تو هستن رو براورده کنه و خدا تورو به ما ببخش بوس بوس جیگر طلا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

بابای ملیسا
5 خرداد 91 14:04
سلام . وبلاگ ملیسا به روز شد . ببخشید دیر شد شما لینک شدید
خاله پرپر
5 خرداد 91 19:40
سلام عزیزم
نایسل
6 خرداد 91 20:15
اخی جیگرممم چقدر شما عسلییییییی