نوژانوژا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

برای نوژاجونم

عیدسال 1392

1392/1/15 0:54
نویسنده : مامان حسنیه
1,247 بازدید
اشتراک گذاری

سال تحویل:

نوژای عزیزم سال ٩٢ رو بهت تبریک میگم.امسال  دومین سالیه که در کنار مایی وازین بابت خیلی خوشحالم.بزرگتر وخانم تر شدی عاقل شدی وشیرین تر عسلم.

ازاتفاقات و ماجراهای عید برات بگم که با وجود یبوست شما خیلی سال نو رو خوب شروع نکردم .اینقدر جیغ میکشیدی و گریه میکردی که ناهاری که خورده بودم تو گلوم موند.عزیزم نمیدونم چرا بعد از این همه وقت باید یبوست بگیری .ناهار وکلا سال تحویل رو خونه ی خاله هانیه دعوت بودیم .واقعا دستش درد نکنه سنگ تموم گذاشته بود حالا عکساش .البته بگم دل ودماغی برای عکاسی  نداشتم :

سفره ٧ سین که خیلی با سلیقه چیده شده بود

اینم گل خندونم نوژا

.

.

٦ فروردین ١٣٩٢:

عزیزم تو این روز دایی حسین مارو دعوت به یه پیک نیک دسته جمعی کرد .خیلی خوش گذشت شما هم حسابسی با سنگها و خاکها بازی کردی .یه سسنگ دستت دادم و بهت یاد دادم که جنس سنگ چیه و کلمه ی سخت وجنس سنگ رو دقیقا یاد گرفتی و فهمیدی .البته مفهومشو قبلا باهات کار کرده بودم دستتو گذاشته بودم روی دیوار سیمانی و گفتم دیوار سخته .

منطقه ای  بنام لتمان کن

نوژا جونی مشغول بازی:

 

٩ فروردین ١٣٩٢:

تو این روز به یه جشن تولد دعوت شدیم.جشن تولد عطرین جونی دختر خاله ی من. خیلی به من وشما خوش نگذشت چون شما شب قبلش مریض شده بودی واستفراغ میکردی وحال خوشی نداشتی

عطرین جونی ونوژا جونی

اینجا هم نوژا داشت انگشتاشو می شمرد یک دووو سه

سیزده بدر سال ١٣٩٢:

سیزده بدر بعلت اینکه مامان وبابای خودم رفتند کربلا وحرکتشون تو این روز بود نتونستیم جایی بریم وتقریبا تا ٧ شب تو خونه بودیم.شما هم از ساعت ٤ تا ٦ خوابیدی و وقتی بیدار شدی فقط دوست داشتی بری پارک . با بابایی بردیمت پارک و کلی سر سره بازی کردیم شام هم به پیشنهاد بابا رفتیم فرحزاد .خیلی خوب بود هوا که عالی بود اما شما دائم نق میزدی وگریه میکردی یا می خواستی بغل من باشی یا بابا.

 

محوطه ی بیرون باغ

محوطه ی داخل باغ که وسایل بازی داشت و نوژا جون عشق تاب بازی

عزیزم میخواد هندوانه انتخاب کنه

اردک هایی که همه ی محوطه بودند

عسلم درحال خوردن نوشابه ی گاز دار

مشغول چایی نبات خوردن

کنار سفره ی هفت سین باغ

.

.

نوژای نازم این کبودی زیر چشمت هم مال ١٢ فروردینه که داشتی با لوکو هات بازی میکردی که یک دفعه بطور وحشتناکی زدی پای چشمت .این هم از نحسی روز ١٣ که پیشاپیش واسه نوژای من اتفاق افتاد.از موارد قابل ذکر دیگه اینکه دوباره ٧ فروردین به همراه خاله هنگامه و نی نی نازشون امیر مهدی رفتیم بیمارستان.شما بخاطر یبوستت وامیر مهدی جونی بعلت بی قراری های مکررش.

بیمارستان رو روسرت گذاشته بودی دکتر شکمت رو معایه کرد و گفت : موز وشیر گاو بهت ندم که اصلا بهت نمیدم.خاک شیر و آلو و روغن زیتون رو برات تجویز کرد یه دارو هم برات نوشت و گفت اگر خوب نشدی حتما باید دکتر گوارش اطفال ببینتت.فعلا که خوب شدی. اما یه چند روز استفراغ میکردی و کلی حالمو گرفته بودی ازین بابت . برای امیر مهدی هم قطره ی کولیک نوشته اما تا الان نتیجه نداده و هم چنان این پسر ما بی قراره.این هم از تعطیلات من وشما.از شنبه هم باید برم سر کار بهم خیلی وابسته شدی البته من بیشتر صبحها وقتی من و می بینی پاهامو ناز میکنی و میگی :ناااز.الهی فدات بشم که اینقدر با محبتی .عزیزم امیدوارم سال خوبی رو با هم شروع کنیم سال ٩١ سختی های خودشو داشت اما بالاخره گذشت.

مامانی عزیزم دلم برا تنگ شده نمیدونم الان کجائید رسیدید کربلا یا نه ؟گوشیهاتون خاموشه ایشاله که به سلامت رسیده باشید.دوستتون دارم

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

مامان پارسا
15 فروردین 92 2:04
ای کاش هر روزمان نو روز باشد تا نو شویم خودمان ، اندیشه هایمان و عشقمان به همه زیبایی ها. سال نو مبارک
مامان پارسا
15 فروردین 92 2:06
انشالا که نوژا جون همیشه سالم باشه . اون عکسی که داره چای نبات می خوره خیلی باحال شده
مامان آنیسا
15 فروردین 92 11:46
وای چه عکس های خوشگلی ماشالا خیلی ناز شدی امیدوارم سال خوب و خوشی رو پیش رو داشته باشید
امیر مهدی و عمی
16 فروردین 92 14:12
سلام مامانی خوبید انشااله همیشه شاد و سلامت باشید نوژا جون هم همیشه سلامت باشه سال خوبی داشته باشید رمزو خصوصی میذارم
مامان تارا و باربد
17 فروردین 92 9:41
سلام عزیزم خوبی ایشالا که سال خوبی داشته باشی عکسا که عالی بود ولی امیدوارم دیگه هیچ وقت بیمار نشه این گلی خانوم شما هم خسته نباشید حال نی نی خاله هم ایشالا که زودتر خوب میشه می بوسمتون
مامان سونیا
17 فروردین 92 11:24
انشاالله که سال خوب و پرخیر وبرکتی داشته باشید در ضمن برای یبوست نوژا جون انجیر برگه الو وروغن زیتون مخصوصا اگر اخر شب باشه و خاک شیر اگر با ابجوش و کم شکر یا نبات درست کنی و اول صبح ناشتا بخوره عالیه غذاهای سرد مثل برنج مرغ ماهی وماست کم بهش بده و برنج و ماست رو تا جایی که امکان داره باه بهش نده موزه هم در حد امکان نده چون خیلی شکم رو سفت میکنه بادمجان هم برای یبوست بده
مامان عبدالرحمن واویس
17 فروردین 92 12:34
سلام عزیزم چه خوشگل شدی دخملی من انشاالله دیگه خوب شدی احتیاج به دکترگوارش نداری اینم واسه گل دخترم
نوژکوچولو
17 فروردین 92 13:30
عزیزم سال نو برشما و نوژاجونی مبارک با بهترین ارزوها عکسها خیلی قشنگ بودن
مامان آرشيدا قند عسل
17 فروردین 92 14:28
سال نوتون مبارك اميدوارم سال خوبي رو پيش رو داشته باشيد ، طفلي نوژا جوني الهي هيچ وقت ديگه يبوست نياد سراغت كه خيلي سخته يه طرف شما جوجه ها و از همه بيشتر مامانها كه بيشتر از خودتون ناراحتن!!! بوسسسسسسسسس براي تو شيطون بلا اميدوارم ني ني خاله هم مشكلش زود حل بشه.
مامان آناهیتا
18 فروردین 92 15:48
سلام عزیزم سال نو مبارک امیدوارم سالی خوش و خرم در کنار این فرشته کوچولو داشنته باشید . مثل همیشه عکس ها عالی بود
سمانه مامان ستایش
18 فروردین 92 17:02
سلام به دوست خوبم و نوژاجونم.امیدوارم خوب و خوش باشید و تعطیلات بهتون خوش گذشته باشه. دومین بهار نوژاجون هم مبارکای جان چقد این یبوست بدهامیدوارم نوژای گلم تو این سال جدید همیشه سالم و شاد باشه و لبهاش همیشه خندون
✿✿الهه مامان روشا جون ✿✿
18 فروردین 92 23:24
سلاممممممممممم.سال نوتون مبارک.امیدوارم سالی توام با شادی و سلامتی و موفقس=یت پیش رو داشته باشید
الهی بگردم نوژا جونمم دومین بهار زندگیش رو تجربه میکرده.
خیلی ناراحت شدم به خاطر یبوستش مامانی اگه مستعده این قضیه است حتما یه وعده غذاییش رو سوپ بذار که مسئله حل بشه.روشا جون منم خیلی اینطوری میشد ولی الان با یه وعده سوپ مشکلش حل شده.
عکسای دخملی خیلی خوشگل بود.خدا واستون حفظش کنه.


خاله هلاله
19 فروردین 92 14:37
سلام خاله فدات شه چقدر تو نازی؟؟؟؟ هر کدوم از عکساتو میبینم قند تو دلم آب میکنن خیلی خیلی دوستت دارم بووووس
آناهیتا مامانیه آرمیتا
21 فروردین 92 3:49
امیدوارم همیشه بخندی عزیزم بااون تیپ نازت سالی سرشارازشادی و موفقیت داشته باشیددرکنارعزیزانتون خصوصی داری گلم
مامانی درسا
22 فروردین 92 3:18
ای چوونم مامانش سال جدیدو با خوشی شروع کردین امیدوارم همیشه خوش باشین .....عکسا هم عالی بود بوس برای نوژا جونی
مامان ساجده
22 فروردین 92 12:49
سلام عزيزم انشاالله امسال سال خوبي براتون باشه و تعطيلاتم بهتون خوش گذشته باشه
مامان ثمین
23 فروردین 92 20:23
سلام عزیزم دلم واستون تنگ شده بود آپم دوست داشتی بیاین پیشمون تعطیلات خوش گذشت
الناز مامان بنیا
24 فروردین 92 15:57
اسم دخترتون مثل خودش خیلی نازه
امیر مهدی و عمی
24 فروردین 92 19:13
خاله پارمیدا
2 تیر 92 19:06
مــــــــــــهـدیـــــــا کعبــــــــــــــه شـــد از تــــــــــابِ تــــو بـــــــی تــــــــــاب بــتــــــــــــــــــــــــــــاب ! عزيزم عيد نيمه شعبان مبارك