نوژانوژا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

برای نوژاجونم

خانه ي اسباب بازي واتقاقات چند روزه ي غيبت

1391/12/7 10:19
نویسنده : مامان حسنیه
687 بازدید
اشتراک گذاری

 

 عزيزم هفته ي گذشته يه خانه ي بازي نزديك خونه ي مامان جوني اينا بودكه بردمت اونجا و نيم ساعتي بازي كردي عاشق توپي واصلا دلت نميخواست كه از استخر توپ بياي بيرون.و همش خودتو پرت ميكردي ميون توپها.اينو هم بگم مربي هاي خيلي مهربوني هم داشت .يك بار قبلا با مامان جوني رفته بودي اين بار كه من بردمت خانم مربي كلي از ديدنت ذوق كرد وبه من گفت كه نوژا جون عاشق استخر توپ ما هستو ودر حین بازی شما هم کلی باهات بازی کرد.دوست داشتم بیشتر ببرمت اونجا اما خیلی کم پیش میاد.

از کارات بگم که دیگه خیلی شیرین زبون شدی و هر کلمه ای که میگیم میخوای تکرار کنی

.

.

معمولا غروب که میشه میبرمت پارکینگ و شما آسمونو نگاه میکنی و میگی ماه

.

.

عاشق صدای حیواناتی مخصوصا گاو که خیلی با مزه میگی ماااا

.

.

ستاره رو هم تازه یاد گرفتی و میگی :ستا

.

.

یکروز دیدم تلفن رو برداشتی و میگی : الو سلام خیلی واضح بعد بهت گفتم :نوژا بگو سلام دیگه نگفتی احساس میکنم اکثر کلمه های چند سیلابی رو بلدی فقط رو نمی کنی

.

.

با عروسکات دالی بازی میکنی دستتو میزاری رو چشماشونو میگی : داالی

.

.

 دستتو میزاری زمین وخیلی قشنگ میگی:جووو پر

.

.

عزیزم کلمات جدید که یادگرفتی: اسب  سیب  سرد یخ سخت

.

.

دیروز بردمت تو حیاط دستتو گذاشتم روی دیوار سیمانی گفتم :نوژا دیوار سخته.چند بار برات تکرار کردم .وشما هم یاد گرفتی.وقتی اومدیم تو خونه ازت پرسیدم وشما گفتی سخت.

.

.

یه عروسک گاو داری که پشمالو ونرمه ازین طریق هم کلمه ی نرم رو یاد گرفتی و درک کردی نرم یعنی چی.بهت میگم نوژا گاوه؟ میگی: نرم.میگم نوژا؟ میگی نرمه.الهی قربونت برم که خودت میدونی نرمی.

.

.

کلمه ومفهوم سرد و داغ رو هم هم با شروع فصل سرما یاد گرفتی .میگم نوژا هوا؟ میگی : سرده.میگم :شوفاژ ؟ میگی : داااغه.

.

.

از صدای حیوانات هم صدای خروس رو میگی : قوق   صدای کلاغ: قار قار

.

.

الکی عطسه میکنی و میگی : آآآآپچه.

.

.

 واكسن 18 ماهگي:

 عزيزم از واكسن 18 ماهگيت بگم كه خيلي اذيت شدي و اذيتمون كردي .آخه اخلاقي كه داري اصلا دارو نميخوري واين دارو دادنت برا ما شده بود مصيبت .تا استامينافن رو ميريختم تو حلقت بالا مياوردي .بخاطر همين هم 3 روز تب داشتي.بدترين واكسنت بود گلم اما خداروشكر كه تموم شد.تا 3 روز هم نميتونستي راه بري .لنگون لنگون راه ميرفتي و جيغ و گريه .مردم اينقدر حرص خوردم وناراحت بودم برات.تا تونستي اشكمو در آوردي اين چند روز.بعداز واكسن هم يبوست اومد سراغت .واي كه چه روزگاري داشتم من.اينقدر جيغ ميزدي كه نگو اصلا هم آروم نميشدي خيلي درد داشتي .الهي برات بميرم كه اينقدر زور ميزدي و آخرشم هيچي....

فكر كنم بخاطر واكسنت بود كه يبوست اومد سراغت اما از ديروز بهتر شدي آلو  و كيوي بهت داديم وخداروشكر اثركرد.ايشاله هيچ وقت ازين مشكلات برات پيش نياد دق مرگ شدم تا خوب شدي

اینم عکسات عزیز دلم:

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

قالب و تقویم کودکانه
6 اسفند 91 11:56
با سلام طراحی منحصر بفرد تقویم 92 با عکس کودکان شما بدون استفاده از تقویم های آماده بدون استفاده از نرم افزار ساخت تقویم آماده با طرحها و ایده های درخواستی شما و انواع تم های دلخواه تقویم اختصاصی 92 با عکس کودک شما و اگر تقویمی خاص مد نظر شماست کافیست توضیحات آن را به ما بدهید تا برای شما طراحی کنیم با تشکر برای دیدن نمونه کارها به وبلاگ زیر بروید: http://baby-graphic.blogfa.com و برای کسب اطلاعات بیشتر با ای میل زیر در تماس باشید calendar.taghvim@gmail.com
بهاره مامان امیرمحمد
6 اسفند 91 12:11
سلام مامان مهربون عزیزم ماشاءا.. هزار الله اکبر چه گل دختر قشنگی خدا نگهداره براتون از طرف من یک بوس آبدارررررررر بوصصصصصصصصصصصصصص بوسسسسسسسسسسسس بوثثثثثثثثثثث - فقط یک سوال لطفاً به وب ما سربزنید با تشکر و ممنون bahareh.niniweblog.com
lمامان آنیسا
6 اسفند 91 18:02
خدارو شکر که روزهای سخت گذشت ایشالا همیشه سلامت و شاد باشید عروسک خانم عکسات چقدر خوشگل شده عزیزم
مامان ثمین
7 اسفند 91 3:00
سلام عزیزم خداحفظش کنه دخترنازی دارین بماهمسربزنیدخوشحال میشیم
مامان ثمین
7 اسفند 91 12:37
ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞,ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ
ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞,ּּּּּ ּ ּ ּ ּ \____________________
ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞,ּ ּ ּ ּ ּ ּ \¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯ֹֹ\
ּ ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּּ۞۞,ּּּ ּ ּ ּ\ تبادل لینک کنیم؟؟!! ִ \
ּ ּ ּ۞۞ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ۞ּ ּ ּּ۞۞ـּ ּ ּ ּ\__________________̲̲/_̲
ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ\¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯
ּּ ۞۞ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞ּ ּ\
ּ ـ۞۞ּ ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ ּ۞۞ ּ ּ ּ ּ ـ۞۞ּ ּ \ּ ּ ּ ۞۞
ּ ۞۞ـּ ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ ּ۞۞ ּ ּ ּ ـ۞۞ּּ ּ \ּ ּ ּ ּ۞۞
ּ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
ּ ּ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
ֹֹֹֹ¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯\¯¯¯¯¯¯¯¯
ִ ִ ִ ִ ִ ִ ִ ִ ִִִ ۞ִ۞ ִִִ ִ ִ ִ ִ ִ ִ



بله حتما
مامان ثمین
7 اسفند 91 22:49
سلام عزیزم مرسی پیش ما اومدین من هم لینکتون کردم امیدوارم دوستای خوبی باشیم
مامان پارسا
7 اسفند 91 23:47
آخی عزیزم سخت ترین واکسن همون 18 ماهگیه
شقایق مامان آرشا
8 اسفند 91 14:22
به سلامتی دیگه واکسن بازیت تموم شد. آفرین مامان صبور وفعال چه خوب کلمات را می ذاری درک کنه
مامانی روژینا
8 اسفند 91 15:01
وایییی که این واکسنا چقدر بدن از حالا دلهره بعدی رو با خوندن پست شما گرفتم خوب شد حال تموم شد ایشالا همیشه سالم باشین دختر نازو ازطرف من ببوس مامانی
مامانی درسا
11 اسفند 91 3:43
عزیزم واکسن اذیتت کرد ؟؟؟؟؟ درسا خوب بود اذیت زیاد نشد خداروشکر ....... انشاالله تا الان خوب شده ........ همیشه شاد باشی و سالم گل من
مامان عبدالرحمن
12 اسفند 91 9:14
سلام مامانی نوژاجونی درمورداموزش منتسوری تااخر اردیبهشت ماه قراره خبرشوبهمون بدن خبردارکه شدم حتما خبرت میکنم راستی خوشحال میشم تبادل لینک کنیم
مامان الیناجونی
12 اسفند 91 14:50
الهی بگردم چرا نوژا جونی اینقدر اذیت شده خسته نباشی مامانی از این روزهای سخت انشاا... که الان حالش خوبه خوبه عزیززم چقدر مامانی این جمله آخرت منو خندوند الهی بگردم خیلی اذیت شدی ...
مامان آناهیتا
13 اسفند 91 9:41
سلام مامانی الهی خیلی ناراحت شدم که بابت واکسن اذیت شد . امیدارم همیشه خانه بازی بهش خوش بگذره نوزاجون نرم
مامان روژِینا
13 اسفند 91 23:22
وای که من قربون این حرف زدنت بشم من این چند روز هر کسی رو می بینم از این واکسن می ناله منم که ترسوووووووووووو از الان دارم غصه شش ماه دیگرو می خورم همیشه به گردش نوژ ا جونی
آناهیتا مامانیه آرمیتا
23 اسفند 91 3:25
همیشه شادباشی وسلامت نوژاجونی